محمد علی طائبی – موسس مجموعه تکنولوژی بشیر Bashir3d


چرا این متن نوشته شده است؟

این متن تجربیات کاری این سایت و این مجموعه است

چرا نوشتنش را شروع کردم و علاقه دارم که بنویسم؟

به این خاطر که همیشه در کسب و کارها با گذشت زمان مسیری که طی شده را فراموش می شوند(حتی کتاب های کسب و کار هم از میانه ی مسیر را همیشه نوشته اند) ولی من هنوز در آغاز راه هستم و قدم به قدم این مسیر را سعی می کنم بنویسم تا این تجربه حداقل اسبابی جهت راهنمایی بشود برای دیگران که این مسیر را بروند یا این مسیر را اصلاح بکنند و مسیر شخصی خودشان را بروند.


سال 1396 اوج دوران دانشجویی بود که با پرینتر سه بعدی آشنا شدم و اولین پرینترم را بعد از کلی جستجو و گشتن با کمک یکی از دوستانم درست کردم. اون پرینتر مشکلات زیادی داشت مثلا وقتی چند میلیمتر بالا می رفت لایه های بعدی را دیگه خوب پرینت نمی کرد و خلاصه با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم کردیم و بالاخره تونستم اولین پرینترم را بسازم.

در این مدت برای مسائل مختلف همزمان هم توی یه شرکت بزرگ مشغول به کار بودم یعنی صبح ها و ظهرها دانشگاه و هر وقت کلاس نداشتم می رفتم سر کار و بقیه روز عصر ها مشغول ساخت پرینتر بودم.

اولش تصمیم گرفتیم با یکی از دوستانم توی زمینه ی ساخت پرینترهای سه بعدی و ساخت دستگاه بازیافت فیلامنت وارد بشیم و اتفاقا مطالعاتمون را هم کردیم و کار آغاز شد تو همین شرایط بود که گفتیم اسم مجموعه را چی بگذاریم و با چه برندی بفروشیم دستگاه هامون را تا این که دوستم یهو یه لوگو طراحی کرد و گفت  بگذاریم بشیر 3دی Bashir3d منم از اونجایی که دوست داشتم همیشه امید به آینده و بشارت خبرهای خوب را بدم و توی شوخی با این اسم موافقت کردیم و کار شروع شد ولی کار جدی نشده هم فشار کارهای شرکت روی من زیاد شد هم دانشگاه و دوستمم گفت من دیگه نمی خوام ادامه بدهم و کلا من چندین ماهی از فضای توسعه های جدید پرینتر سه بعدی دور بودم و نتیجه اش عقب افتادن از تکنولوژی های جدید بود برای همین تلاش کردم و دوباره شروع کردم به مقاله و کتاب خوندن تا با علم روز همراه بشم و سومین پرینتر را ساختم و فروختیم و چند تای دیگه هم سفارش گرفتیم تا دوباره به زمستان 1398 رسیدیم و فشار کاری شرکت و توقف من تو این زمان تعداد شرکت های زیادی توی کشور در حال ساخت دستگاه بودن با کیفیت های مختلف از طرفی هم تکنولوژی های جدید و شرکت های بزرگ جهانی سهم خوبی از بازار می گرفتند و اگر شرکتی توی ایران میخواست با تکنولوژی اون ها توی سطح پرینترهای خانگی رقابت بکنه با مشکلات زیادی باید دست و پنجه نرم می کرد و کار را من به دلیل فشارهای کاری شرکت  و … متوقف کردم.